نامتعارف

/nAmote~Aref/

معنی انگلیسی:
eccentric, uncommon, spacey, spacy, batty

لغت نامه دهخدا

نامتعارف. [ م ُ ت َ رِ] ( ص مرکب ) نامعمول. نامتداول. غیرمستعمل. متروک.

فرهنگ فارسی

(صفت ) نامتداولغیرمستعملمقابل متعارف.

فرهنگ معین

(مُ تَ رَ ) [ فا - ع . ] (ص مف . ) نامتداول ، غیر مرسوم .

پیشنهاد کاربران

غیر تعریف
به عبارت دیگه میشه اینجوری هم بیانش کرد که از نگاهی دگر است
ناآشنا، ناشناخته، بی کاربرد، ناهنجار
یعنی ضابع و نا مناسب شخص یا چیزی
غیر معمول، تابو
ناهمگون
زایکو
تعریف نکردنی

بپرس