نام و نشان


معنی انگلیسی:
identity, name and particulars (or address)

لغت نامه دهخدا

نام و نشان. [ م ُ ن ِ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) هویت. عنوان. اسم و رسم :
که دانست نام و نشان فرود
کز او شاه را دل بخواهد شخود.
فردوسی.
بپرسید از ایشان یکی راهبان
که با من بگوئید نام و نشان.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
نگذرد چندی کاندر همه آفاق جهان
نگذارد همی از دشمن شه نام و نشان.
فرخی.
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ماخاک ره پیر مغان خواهد بود.
حافظ.
- به نام و نشان رسیدن ؛ صاحب اسم و رسم شدن. به تشخص رسیدن. صاحب عنوان و اعتبار و نام و آوازه گشتن :
نام و نشان صدر گرفت این خجسته شاه
کز وی هزار صدر به نام و نشان رسید.
سوزنی.
- بی نام و نشان ؛ گمنام. نامعروف. ناشناس. غیرمُعَنْون. که سرشناس و صاحب اسم و رسم و آوازه ای نیست :
یا کرده ز نام من بی نام و نشان یاد
کلک گهرافشان به کف فخر بشر بر.
صباحی.
- بی نام و نشان شدن ؛ فنا شدن. محو و نیست و نابود گشتن :
هر کجا سکه شد به نام و نشانْش
بخل بی نام و بی نشان باشد.
انوری.
- || فراموش گشتن. از نظرها افتادن.
|| سجل. فرهنگستان این کلمه را به جای سجل اختیارکرده است : نام و نشان هر کس وسیله شناختن اوست. ( از لغات فرهنگستان ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - اسم ورسم عنوان :[...ونام و نشان خود اظهارکرد ] یابه نام ونشان رسیدن .صاحب اسم ورسم شدن شخصیتی بهم رساندن .۲ - سجل : [ نام ونشان هرکس وسیله شناختن اوست ]

دانشنامه عمومی

نام و نشان (فیلم). نام و نشان ( به هندی: Naam O Nishan ) فیلمی محصول سال ۱۹۸۷ و به کارگردانی ایجی کیشاپ است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانجی دات، آمریتا سینگ، شاشی کاپور، قادرخان، سورش اوبروی، نیروپا روی ایفای نقش کرده اند.
عکس نام و نشان (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

address (اسم)
نشانی، خطاب، ادرس، نطق، خطابه، نام و نشان، سرنامه، طرز خطاب، خطابت، عنوان، مهارت، ارسال

فارسی به عربی

عنوان

پیشنهاد کاربران

بپرس