نام نویسی کردن


معنی انگلیسی:
enrol, enroll, register, to enrol, to register

مترادف ها

matriculate (فعل)
پذیرفتن، قبول کردن، نام نویسی کردن

enter (فعل)
بدست اوردن، وارد شدن، در امدن، ثبت کردن، نام نویسی کردن، داخل شدن، قدم نهادن در، داخل عضویت شدن، پا گذاشتن، تو آمدن، تو رفتن

enlist (فعل)
سرباز کردن، کمک طلب کردن از، نام نویسی کردن، برای سربازی گرفتن، در فهرست نوشتن

enroll (فعل)
سرباز کردن، نام نویسی کردن، ثبت نام کردن، عضویت دادن، در فهرست وارد کردن

empanel (فعل)
در صورت نوشتن، نامنویسی کردن

فارسی به عربی

اقبل
( نام نویسی کردن (در هیلت منصفه ) ) سجل، سجل

پیشنهاد کاربران

بپرس