نام نهادن

لغت نامه دهخدا

نام نهادن. [ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) نامیدن. اسم گذاشتن. ( ناظم الاطباء ). تسمیه. نام گذاشتن :
که خضرا نهادند نامش ردان
همان تازیان نامور بخردان.
فردوسی.
نام نهی اهل علم و حکمت را
رافضی و قرمطی و معتزلی.
ناصرخسرو.
گر حور و آفتاب نهم نام تو رواست
کاندر کنار حوری و اندر بر آفتاب.
انوری.
|| نام باقی گذاشتن. شهرت نیک یافتن. نام نیک و ذکر خیر از خودبجا گذاشتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - اسم گذاشتن تسمیه : [ واین مجموعه رالباب الالباب نام نهاد] ۲ - نام باقی گذاشتن نام نیک یافتن .

مترادف ها

title (فعل)
واگذار کردن، عنوان نوشتن، لقب دادن، نام نهادن، عنوان دادن به

entitle (فعل)
نامیدن، حق دادن مستحق دانستن، لقب دادن، ملقب ساختن، نام نهادن

فارسی به عربی

اهل (فعل ماض ) , عنوان

پیشنهاد کاربران

بپرس