نام جستن

لغت نامه دهخدا

نام جستن. [ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) طلب نام و آوازه کردن. شهرت طلبی. || طلب جاه و مقام کردن. منصب طلبی. نام جوئی.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - نام و آوازه طلب کردن شهرت طلبیدن .۲ - طلب جاه ومقام کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس