نالنده شدن. [ ل َ دَ / دِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مریض و رنجور شدن. دردمند و بیمار شدن. رجوع به نالنده شود.
(مصدر ) ۱ - نالان شدن نالیدن .۲ - مریض گشتن ناخوش شدن: [ او را رهاکردتا بمدینه رفت روزی چند بر آمد نالنده شد و بمرد.در نالندگی او را گفتند ... ]