ناقم
لغت نامه دهخدا
ناقم. [ ق ِ ] ( ع اِ ) نوعی از خرما به عمان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).
ناقم. [ ق ِ ] ( اِخ ) لقب سعیدبن عامربن سعد بن عدی که پدر بطنی است. ( منتهی الارب ). ابوبطن من ربیعة. ( معجم متن اللغة ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید