ناقص عقول

لغت نامه دهخدا

ناقص عقول. [ ق ِ ع ُ ] ( ص مرکب ) ناقص عقل :
که پیش صنم پیر ناقص عقول
بسی گفت و قولش نیامد قبول.
سعدی.
رجوع به ناقص عقل شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ناقص عقل : که پیش صنم پیر ناقص عقول بسی گفت و قولش نیامد قبول . ( سعدی لغ. )

پیشنهاد کاربران

"ناقصات العقول" واژه فقهی به معنی تکالیف شرعی ومجازات جنائی مربوط به زن ها.
به واژه "ناقصات العقول" رجوع کنید.
"ناقصات العقول" با "ناقصات العقل" إشتباه نگیر یا جابجا نکنید.
زبان قرآن عربی خیلی دقیقه ونیاز به متخصص زبده وحاذق وبلیغ وفصیح دارد نه دانشجوی ادبیات یا متکلّم لسان عربی.
...
[مشاهده متن کامل]

ألأمّةُ الضعیفةُ؛ ناقصةُ العقولِ= ملّت ضعیف "ناقص العقول" هست؛ ای دانشمندان ومُفکّران و اندینشمندان ندارد.
"ناقص عقول" در زبان عربی به تنهائی معنی ندارد واشتباه است.

ملّت ضعیف "ناقص العقول" هست.
"ناقص عقول" در زبان عربی معنی ندارد واشتباه است.
وسعدی برای قافیه شعر با کلمه "قبول" تغییرکرد.

بپرس