ناقص الخلقه
/nAqesolxelqe/
مترادف ناقص الخلقه: عقب افتاده، معلول، ناقص اندام، ناقص عضو
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
ناقص العضو . ناقص خلقت . آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مخلوقی غیر عادی.
ویا
~مخلوقی که در خلقت او ، روندی عادی یا طبیعی ( شاید بشه گفت روندی متعارف ) ، طی نشده.
ویا
~مخلوقی که با هم گونه یا هم نوعان خود تفاوتی ناخوشایند دارد.
ویا
~مخلوغی غیر طبیعی.
~مخلوقی که از ابتدای خلقتش دارای یک یا چند اشکال یا اختلال است.
ویا
~مخلوقی که در خلقت او ، روندی عادی یا طبیعی ( شاید بشه گفت روندی متعارف ) ، طی نشده.
ویا
~مخلوقی که با هم گونه یا هم نوعان خود تفاوتی ناخوشایند دارد.
ویا
~مخلوغی غیر طبیعی.
~مخلوقی که از ابتدای خلقتش دارای یک یا چند اشکال یا اختلال است.
معنی ناقص الخلقه در واقع میشه:
~داشتن نقص در هنگام خلق شدن.
یا
~مخلوقی که خلقت او روندی عادی نداشته.
یا
~عدم خلقت طبیعی در جسم یا فیزیک ( چون شخص ناقص در درک احساسات مشکلی ندارد و میشود فهمید شخص بدلیل مثلا ایراد مغزی نمیتونه مطلب رو بفهمه وگرنه درک می کنه چون مابقی انسانها می فهمن پس قطعا او هم میفهمه ولی جسمش جلوی فهم اونو میگیره و او از تابش علائم فهمیدنِ مطلبی که به او فهمانده شده عاجزه و یا نمی تونه مطالبی رو که برای فهمیدنش نیاز به یک جسم سالم هست رو بفهمه. برای همین به همچین مواردی میگن ناقص الخلقه . البته شاید روح هم جزوش باشه و البته این لغت فقط برای انسانها بکار نمیره. )
... [مشاهده متن کامل]
یا
~صحیح خلق نشده.
یا
~مخلوقی غیر عادی که در غیر عادی بودنش نقشی نداشته و از عادی شدن هم عاجز هست.
یا
~ مخلوقی که در خلقتش خللی وجود دارد.
~داشتن نقص در هنگام خلق شدن.
یا
~مخلوقی که خلقت او روندی عادی نداشته.
یا
~عدم خلقت طبیعی در جسم یا فیزیک ( چون شخص ناقص در درک احساسات مشکلی ندارد و میشود فهمید شخص بدلیل مثلا ایراد مغزی نمیتونه مطلب رو بفهمه وگرنه درک می کنه چون مابقی انسانها می فهمن پس قطعا او هم میفهمه ولی جسمش جلوی فهم اونو میگیره و او از تابش علائم فهمیدنِ مطلبی که به او فهمانده شده عاجزه و یا نمی تونه مطالبی رو که برای فهمیدنش نیاز به یک جسم سالم هست رو بفهمه. برای همین به همچین مواردی میگن ناقص الخلقه . البته شاید روح هم جزوش باشه و البته این لغت فقط برای انسانها بکار نمیره. )
... [مشاهده متن کامل]
یا
~صحیح خلق نشده.
یا
~مخلوقی غیر عادی که در غیر عادی بودنش نقشی نداشته و از عادی شدن هم عاجز هست.
یا
~ مخلوقی که در خلقتش خللی وجود دارد.
ناقص الخلقه