ناقس

لغت نامه دهخدا

ناقس. [ ق ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از نقس است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نقس شود. || حامض. ( اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ) ( المنجد ). ترش و حامض. ( ناظم الاطباء ). شراب ترش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یقال : لبن ناقس و شراب ناقس ؛ حامض. ( المنجد ). شراب ترش. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

اسم فاعل از نقس است . یا حامض

پیشنهاد کاربران

واژه ناقس کاملا عربی است پارسی آن می شود بد فرم صد درصد پارسی است بهتر واژه جایگزین برای واژه ناقس درپارسی بد فرم این واژه صد درصد درست ترین واژه است.

بپرس