نافع قمی
لغت نامه دهخدا
یک سر رشته وجود و سر دیگر عدم است
نیست فرقی به میان این چه حدوث وقدم است.
و به خدمت مولانا عبدالرزاق آمده که بیتی گفته ام و معنی آن را نمی دانم آخوند شرحی بر آن بیت نوشته.» او راست :
کردی تو به من آنچه مرابود سزاوار
من هیچ نکردم که سزاوار تو باشد.
به ترک آرزو دل شهره ایام می گردد
نگین دل کنده چون گردید صاحب نام می گردد.
با هرکه حرف دوستی اظهار می کنم
خوابیده دشمنی است که بیدار می کنم.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 366 و آتشکده آذر ص 241 و قاموس الاعلام ج 6 و تذکره شمع انجمن ص 465 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید