نافرخنده


مترادف نافرخنده: بدیمن، نامبارک، نامیمون

متضاد نافرخنده: سعد، فرخنده

لغت نامه دهخدا

نافرخنده. [ ف َ خ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) نامبارک. نامیمون. شوم. میشوم. مشؤوم. نحس. مقابل فرخنده. رجوع به فرخنده شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس