ناف تراشیدن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) صاحب آنندراج «کنایه از کشتن و هلاک کردن » گوید و بیت ذیل را از عرفی به شاهد آن آرد، اما در استنباط خود بر صواب نیست و بیت شاهد «از ناف تراشیدن » نیست : به سنبل می زند چوگان زلفی سیلی خجلت که از ناف آهوی چین می تراشدگوی میدانش.