ناغافل.[ ف ِ ] ( ق مرکب ) در تداول عوام ، ناگهان. بی خبر. غفلة. بغتة. بناگاه. بی مقدمه : ناغافل به سراغ من آمد.
تو فارسیه میانه خیلی به کار میره اما در راستین هستی نداره چون یک واژه عربیه که ( نا ) بهش چسبیده, ماناکش یهویی یا ناگهان میشهناگهان، ناگاه، همین جورییهویی+ عکس و لینک