از غلطبخشی ابنای زمان نیست عجب
کز گهر آب ستانند و به دریا بخشند.
دست از کرم به عذر تنک مایگی مشوی
برگی در آب کشتی صد مور می شود.
از لطافت بس که روحانی سرشت افتاده است
گیرمش گر در بغل پندارم آغوشم تهیست.
نامی از خویش درجهان بگذار
زندگانی برای مردن نیست.
رجوع به آتشکده آذر ص 155 و نتایج الافکار ص 722 و سرو آزاد ص 105و تذکره حسینی ص 356 و شمع انجمن ص 459 و ریحانةالادب ج 4 ص 160 و روز روشن ص 677 و مرآةالخیال ص 127 شود.