ناصر علی

لغت نامه دهخدا

ناصرعلی. [ ص ِ ع َ ] ( اِخ ) ناصرعلی سرهندی بن رجب علی پنجابی ، متخلص به علی. متوفی در 1108 هَ. ق. از پارسی گویان هند است و به نقل مؤلف خزانه عامره «بسیار مستغنیانه می زیست و در اواخر عمر از دکن به شاه جهان آباد آمده فوت شد» و در درگاه نظام الدین اولیا مدفونست . وی با مؤلف تذکره مرآت الخیال معاصر بوده و مشاعراتی داشته است رجوع به مرآت الخیال ص 291 و نیز رجوع به شعرالعجم ج 3 شود. او راست :
تو چون در جلوه آئی مغز جان سیماب می گردد
تجلی می کند برقی که آتش آب می گردد
دلی درسینه دارم از کتان یک پرده نازکتر
که بر زخمش نمک تا می زنم مهتاب می گردد.
* * *
نمی دانم چه در سر دارد آن آشوب محفلها
صف مژگان سیاهی می زند بر غارت دلها.

ناصرعلی. [ ص ِ ع َ ] ( اِخ ) رجوع به ناصر اصفهانی شود.

فرهنگ فارسی

ناصر علی سر هندی ابن رجب علی پنجابی متخلص به علی متوفی در ۱۱٠۸ هجری قمری از پارسی گویان هند است .

پیشنهاد کاربران

بپرس