ناصحه

لغت نامه دهخدا

( ناصحة ) ناصحة. [ ص ِ ح َ ] ( اِخ ) آبی است معاویةبن حزن بن عبادةبن عقیل را به نجد. ( معجم البلدان ).

ناصحة. [ ص ِ ح َ ]( اِخ ) موضعی است در شعر زهیر. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس