که ترسم مریم از بس ناشکیبی
چو عیسی برکشد خود را صلیبی.
نظامی.
آورده مرا به دلفریبی واداده به دست ناشکیبی.
نظامی.
چون که دید او ستیزه کاری من ناشکیبی و بی قراری من.
نظامی ( هفت پیکر ص 179 ).
جادو سخنی به دلفریبی عاشق منشی به ناشکیبی.
ملاعبدالشکور بزمی.
بخود گفت این گل از بی عندلیبی سر و کارش بود با ناشکیبی.
وصال.