ناشو. [ ش َ / ش ُ شُو ] ( نف مرکب ) ناشونده. محال. ممتنع. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). آنکه وجود ندارد. محال. غیرممکن. ( ناظم الاطباء ).
ناشدنی، نشدنی، محال، غیرممکن.ناشور۱. (صفت مفعولی ) ناشسته، شسته نشده.۲. (اسم ) پارچۀ نخی چرک تاب، مانند متقال.