ناشنوائی

لغت نامه دهخدا

ناشنوائی. [ ش ِ ن َ ] ( حامص مرکب ) کری. ( ناظم الاطباء ). کر بودن. شنوا نبودن. || بی میلی به شنیدن. ( ناظم الاطباء ). مایل بشنیدن نبودن. نپذیرفتن. قبول نکردن. اطاعت نکردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس