ناشغ. [ ش ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل است از نشغ. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نشغ شود. || کسی که به سبب شوق یا افسوس نعره می زند و گریه در سینه می گرداند چندانکه بیهوش می شود. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به تنشغ شود. ج ، نُشَّغ. || الذی یجی بعد الجهد. ( معجم متن اللغة ) ( ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ). || شاهق. ( معجم متن اللغة ). بلند. مرتفع.