ناشطات

لغت نامه دهخدا

ناشطات. [ ش ِ ] ( ع ص ، اِ ) ستارگان که از برجی به برجی روند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || فرشتگان که جان مؤمنان را به آسانی و سهولت قبض کنند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نفوس مؤمنه که وقت مردن خورسند و شادمان برآید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نفوس بندگان مؤمن که وقت مردن خرسند و شادمان برآیند. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

�نشط� به معناى گشودن گره است و نشاط یعنی آنکه عقده هاى روحی باز شوند. بر خلاف بعضی انسان ها که نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است، فرشتگان الهی در انجام مأموریّت ها با نشاط هستند. �ناشط� به کسی گویند
...
[مشاهده متن کامل]
که کارى را با رغبت انجام می دهد. همچنین این کلمه، در مورد کسی که سطل آب را از چاه بیرون می کشد، گفته می شود، گویا فرشتگان جان مؤمنان را به آرامی بیرون می کشند.

بپرس