روی ناشسته خوشتری بنشین
کآتشی روی تو در آب انداخت.
عطار.
روی ناشسته چو ماهش نگریدچشم بی سرمه سیاهش نگرید.
؟
- طفل ناشسته ؛ کودک تازه زائیده شده که هنوز آن را نشسته باشند. ( ناظم الاطباء ).|| ناتمیز. تطهیرنشده. غیرمطهر. آلوده. مقابل شسته ، به معنی تمیز و پاک.