ناشتالب

لغت نامه دهخدا

ناشتالب. [ ش ِ ل َ ] ( ص مرکب ) گرسنه. روزه دار. که دیری است لب به خوراکی نزده. زنگ دندان. که صبحانه صرف نکرده است :
ای ساقی الغیاث که بس ناشتالبم
زآن می بده که دی به صبوحی چشیده ایم.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس