ناسیونالیسم افریقایی (African nationalism)
جنبش سیاسی یکپارچگی افریقا (پان افریکانیسم) برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت ملی. جامعۀ حمایت از حقوق بومیان در ساحل طلا در ۱۸۹۷، کنگرۀ ملی افریقا در افریقای جنوبی در ۱۹۱۲، و کنگرۀ ملی افریقای غربی در ۱۹۲۰، از نخستین سازمان های سیاسی افریقا بودند. در قرن ۱۹، ملی گرایی افریقایی در میان نخبگان تحصیل کرده (که عمدتاً شامل امریکاییان افریقایی تبار و بردگان آزاد شده یا فرزندان آن ها می شد که به قارۀ سیاه بازگشته بودند) ریشه داشت. بسیاری از اینان، که در مدارس مذهبی مسیحی تحصیل کرده بودند، با کنترلی که مراکز مسیحی در افریقا اعمال می کردند به معارضه برخاستند و کلیسا های مستقلی تشکیل دادند. این کلیساها غالباً در شورش های ضد استعماری، مانند شورش ناتال در ۱۹۰۶ و شورش نیاسالند در ۱۹۱۵، دست داشتند. در دهۀ ۱۹۵۰، کلیساهای کیتوالا (جنبش برج مراقبت) و کیمبانگیست پشتیبان سرسخت آرمان ملی گرایی بودند. پس از جنگ جهانی اول، ملی گرایان جنبش هایی برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت تشکیل دادند. «اصول چهارده گانۀ» وودرو ویلسون، رئیس جمهور امریکا، به این گونه درخواست ها در تونس دامن زد، و نمایندگانی که از سوی کنگرۀ ملی بومیان افریقای جنوبی در ۱۹۱۹ به لندن رفته بودند بر نقش تلاش های جنگی ارتشِ کار بومیان افریقای جنوبی تأکید کردند. بیشتر گروه های ملی گرا، مانند اتحادیۀ افریقایی تانگانیکا و اتحادیۀ رأی دهندگان بانتویی رودزیا، فقط در مرزهای زمینی مستعمره های یکپارچه فعالیت می کردند و فقط یک یا دو گروه، ازجمله کنگرۀ ملی افریقای غربی بریتانیا، دیدگاهی فراخ تر نسبت به کل قارۀ افریقا داشتند. در ۱۹۳۹، تقریباً در همۀ سرزمین های قارۀ سیاه گروه های ملی گرا تشکیل شده بود. مشارکت مستقیم افریقا در جنگ جهانی دوم، تضعیف قدرت های استعماری اصلی، تقویت روح استعمار ستیزی از امریکا (منشور آتلانتیک در ۱۹۴۱ مشوّق خودگردانی بود)، و انتقادات شوروی از امپریالیسم الهام بخش ملی گرایان افریقایی بود.
جنبش سیاسی یکپارچگی افریقا (پان افریکانیسم) برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت ملی. جامعۀ حمایت از حقوق بومیان در ساحل طلا در ۱۸۹۷، کنگرۀ ملی افریقا در افریقای جنوبی در ۱۹۱۲، و کنگرۀ ملی افریقای غربی در ۱۹۲۰، از نخستین سازمان های سیاسی افریقا بودند. در قرن ۱۹، ملی گرایی افریقایی در میان نخبگان تحصیل کرده (که عمدتاً شامل امریکاییان افریقایی تبار و بردگان آزاد شده یا فرزندان آن ها می شد که به قارۀ سیاه بازگشته بودند) ریشه داشت. بسیاری از اینان، که در مدارس مذهبی مسیحی تحصیل کرده بودند، با کنترلی که مراکز مسیحی در افریقا اعمال می کردند به معارضه برخاستند و کلیسا های مستقلی تشکیل دادند. این کلیساها غالباً در شورش های ضد استعماری، مانند شورش ناتال در ۱۹۰۶ و شورش نیاسالند در ۱۹۱۵، دست داشتند. در دهۀ ۱۹۵۰، کلیساهای کیتوالا (جنبش برج مراقبت) و کیمبانگیست پشتیبان سرسخت آرمان ملی گرایی بودند. پس از جنگ جهانی اول، ملی گرایان جنبش هایی برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت تشکیل دادند. «اصول چهارده گانۀ» وودرو ویلسون، رئیس جمهور امریکا، به این گونه درخواست ها در تونس دامن زد، و نمایندگانی که از سوی کنگرۀ ملی بومیان افریقای جنوبی در ۱۹۱۹ به لندن رفته بودند بر نقش تلاش های جنگی ارتشِ کار بومیان افریقای جنوبی تأکید کردند. بیشتر گروه های ملی گرا، مانند اتحادیۀ افریقایی تانگانیکا و اتحادیۀ رأی دهندگان بانتویی رودزیا، فقط در مرزهای زمینی مستعمره های یکپارچه فعالیت می کردند و فقط یک یا دو گروه، ازجمله کنگرۀ ملی افریقای غربی بریتانیا، دیدگاهی فراخ تر نسبت به کل قارۀ افریقا داشتند. در ۱۹۳۹، تقریباً در همۀ سرزمین های قارۀ سیاه گروه های ملی گرا تشکیل شده بود. مشارکت مستقیم افریقا در جنگ جهانی دوم، تضعیف قدرت های استعماری اصلی، تقویت روح استعمار ستیزی از امریکا (منشور آتلانتیک در ۱۹۴۱ مشوّق خودگردانی بود)، و انتقادات شوروی از امپریالیسم الهام بخش ملی گرایان افریقایی بود.
wikijoo: ناسیونالیسم_افریقایی