ناسور کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ناسور کردن ریش ؛ خراشیدن ریش پیش از نضج. پیش از رسیدن آبله یا ریش پوست آن کندن و سخت بدتر کردن آن. ( یادداشت مؤلف ) : سرمست بزم ساخته چشمت پیاله راناسور کرده شور لبت داغ لاله را.ملا درکی قمی ( از آنندراج ).