ناسرگی
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
زیافت . [ ف َ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن . ( غیاث ) . ناسرگی زر و سیم . ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
زیافت. [ ف َ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( غیاث ) . ناسرگی زر و سیم. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ماده بعد شود.