ناسالخورد. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ن مف مرکب ) جوان کم سال. مقابل سالخورد. که سالخورده نیست : کزین شاه ناسالخورد جوان چرائید پردرد و خسته روان.فردوسی.به هرمزد ناسالخورد جوان.فردوسی.