نازل شدن


معنی انگلیسی:
outbreak

لغت نامه دهخدا

نازل شدن. [ زِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) فرود آمدن. از بالا به پائین آمدن. ( ناظم الاطباء ). || از جانب خدا وحی برپیغمبر فرستاده شدن. ( ناظم الاطباء ) : کی به وی کتاب و شریعت نازل شده است. ( سندبادنامه ص 7 ).
انداختی به چهره پرنور خود نقاب
نازل به شأن حسن تو شد آیه حجاب.
آرزوی اکبرآبادی.
|| پست شدن. فرود آمدن : زمین بوسید و گفت قدر بلند سلطان بدین قدر نازل نشدی. ( گلستان ). || نازل شدن بها و قیمت ؛ کم شدن نرخ و بها از قیمت اصلی. ( آنندراج ). کم شدن. پائین آمدن. ارزان شدن.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - از بالا بپایین آمدن فرود آمدن .۲ - پست شدن : [ زمین بوسید و گفت : [ قدربلندسلطان بدین قدرنازل نشدی ] ۳ - از جانب خدا بر پیغمبر وحی شدن : [ که بوی کتاب و شریعت نازل شده است ] یا نازل شدن بها ( قیمت ) . کم شدن قیمت چیزی .

مترادف ها

plummet (فعل)
نازل شدن، سرنگون وارافتادن

پیشنهاد کاربران

بپرس