نازعه

لغت نامه دهخدا

( نازعة ) نازعة. [ زِ ع َ ] ( ع اِ ) ستاره یا کمان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( معجم متن اللغة ). ج ، نازعات. قوله تعالی : و النازعات غرقا؛ یعنی ستارگانی که از افقی برآمده و در افق دیگر فرومی روند. و یا کمانهائی که در دست تیراندازان در راه خدا. یا ملائکه که نزع روح می کنند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ستاره یا کمان جمع : نازعات .

پیشنهاد کاربران

بپرس