ناز شست
لغت نامه دهخدا
- ناز شست کسی ؛ در تداول ، آفرین ! زه ! احسنت ! حبذا!
- ناز شستم ؛ در تداول ، نوش جانم ! مزد دستم ! مفت جانم ! خوب کردم !
|| جایزه یا مشتلق یا انعامی که به کسی به پاداش هنرنمائی یا آوردن خبر خوش یا کردن کاری بجا می دهند.
فرهنگ فارسی
پولی که درقدیم ماموردولت برای کاری که انجام داده، بودازکسی میگرفت، پولی که بسبب هنری گرفته شود
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
در اصل به معنی پیشکشی است که اطرافیان شاه وقتی او شکاری را با تیر می زد، تقدیم می کردند. در معنی متداول امروز آن یعنی گرفتن پاداش یا انعام در ازای انجام کاری فوق العاده یا هنرنمایی خاص.
یعنی چیز خوب گرفتن مثلا اگر پول زیادی از رئیس کارمون بگیریم یعنی ناز شست گرفتم آرایه تشبیه پول خوب با ناز شست اینجوری