نارکیوا

لغت نامه دهخدا

نارکیوا. [ کی وا ] ( اِ ) غوزه خشخاش سیاه را گویند و به حذف الف آخر غوزه خشخاش سفید را و به عربی رمان السعال خوانند. ( برهان قاطع ). غوزه خشخاش سیاه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اسم فارسی است و معنی آن انار روباه است و آن را مارکیوا نیز گویند... و بعضی خشخاش زبدی و بعضی گویند خشخاش به اقسام آن است و بعضی گویند که آن خشخاش سیاه است خاصه و بعضی فلفل الماء دانسته اند. ( فرهنگ نظام از محیط اعظم ). آقای دکتر معین در برهان قاطع حاشیه ص 2094 آرد: «نارکیوا« »مارکیوا» است و نزد ابن بیطار دو چیز است و از تعریف او ظاهرنمی شود که دو چیز باشد و نزد بعضی خشخاش زبدی است. «تحفه حکیم مؤمن ». دزی گوید: «نارکیوا» ( فارسی ، نارگیوا ) «فولرس »، و در شرح «مارکیونا» گوید: مارکیونا نام نهالی که در ابن بیطار آمده ، و آن در نسخ مختلف به صور مارکونا، مارکمونامارکبوا یاد شده و در نسخه ای آمده : مارکیوا اسم فارسی ذکره صاحب الفارسیه ( الفلاحة افزوده شود ) اما من چنین کلمه ای را در فرهنگهای فارسی نیافتم در محیط اعظم ذیل مارکیوا و نارکیوا و نیز در تحفه حکیم مؤمن ذیل نارکیوا آمده است. ( حاشیه برهان قاطع ص 2094 ).

فرهنگ فارسی

غوزه خشخاش سیاه را گویند و بحذف الف آخر غوزه خشخاش سفید را و بعربی رمان السعال خوانند .

پیشنهاد کاربران

بپرس