نارکوک


مترادف نارکوک: افیون، تریاک، کوکنار، نارخوک

لغت نامه دهخدا

نارکوک. ( اِ ) تریاک. افیون. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). کوکنار. ( ناظم الاطباء ). نارخوک. و رجوع به نارخوک شود.

فرهنگ فارسی

تریاک، افیون، کوکنار، نارخوک هم گفته شده است
( اسم ) ۱ - کوکنار ۲ - افیون تریاک .

فرهنگ معین

(اِمر. ) = نارخوک : ۱ - کوکنار. ۲ - افیون ، تریاک .

فرهنگ عمید

تریاک، افیون، کوکنار.

جدول کلمات

افیون, تریاک, کوکنار, نارخوک

پیشنهاد کاربران

"نارکوز" یا "نارکوس" برآمده از انار کوخ یعنی شربت ضد کوخ است. کوخ یا کوف همان سرفه است که در پارسی به آن کوفه می گفته اند و هنوز هم در بسیاری شهرها به آن کُفه می گویند. کُف نیز به انگلیسی رفته و cough
...
[مشاهده متن کامل]
را ساخته است. نارکوک یعنی انارکوک یا شربت ضد کوف که شربت مخدر می باشد و در انگلیسی به آن نارکوزیس می گویند.

بپرس