دیکشنری
مترجم
بپرس
نارهانیده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نارهانیده. [ رَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نرهانده. نرهیده. خلاص نیافته. اسیر. گرفتار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها