ناره کردن

لغت نامه دهخدا

ناره کردن. [ رَ/ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بریسمان کشیدن. بند کردن سبحه و مهره و امثال آن. ( یادداشت مؤلف ) :
چنان چون برشته کند مهره مرد
یلان را به نیزه همی ناره کرد.
اسدی.

فرهنگ فارسی

بریسمان کشیدن بند کردن سبحه و مهره و امثال آن .

پیشنهاد کاربران

نارِه کشی در گویش شهرستان بهاباد به معنای ناخن کشی و چنگ زدن است، عمل خراشیدن یا فروبردن پنج ناخن دست بر صورت یا پوست خود یا فرد دیگر که به علت رفع خارش یا پرخاشگری یا هرگونه دفاع و حمله انجام می گیرد
...
[مشاهده متن کامل]
و می تواند بدون اثر یا سرخی پوست و یا خراش حاصل از ناخن ها همراه شود. عمل ناره کشی و چنگ زدن بیشتر در جانوران دیده می شود که با خراش دادن چیزی با چنگال خود صورت می گیرد چنگ زدن بعضی از جانوران عموما رفتاری غریزی است و برای نیازهای جسمی و ذهنی آن ها جنبه حیاتی دارد و علت های مختلفی برای این کار وجود دارد از جمله: تهدید و دفاع، بروز احساسات، قوی کردن عضلات، برقراری ارتباط، مراقبت از ناخن ها.

بپرس