دیکشنری
مترجم
بپرس
نارشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نارشتن. [ رِ ت َ ] ( مص منفی ) نرشتن. نریسیدن. مقابل رشتن. رجوع به رشتن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها