نارسایی
/nAresAyi/
مترادف نارسایی: عیب، کوتاهی، نقص
متضاد نارسایی: کمال
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] ناشایستگی.
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
نقص، نا درستی، عدم صلاحیت، نارسایی، بی کفایتی، نااشنایی
ناتوانی، عجز، کمی، نارسایی، نابسندگی، عدم تکافو، عدم کفایت
نقص، نا درستی، ناشایستگی، عدم صلاحیت، نارسایی، بی کفایتی
نا مناسبی، نارسایی، بی کفایتی، نابسندگی، عدم تکافو
ناتوانی، عجز، کمی، نارسایی، نابسندگی، عدم تکافو، عدم کفایت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید