ناراب

لغت نامه دهخدا

ناراب. ( اِخ ) دهی از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب است و در 24 هزارگزی جنوب شرقی سراب و 6 هزارگزی جاده شوسه اردبیل واقع، دهی کوهستانی است با هوائی معتدل و 232تن سکنه دارد. آبش از چشمه است و محصولش غلات و فرآورده های دامی. مردمش به زراعت و گله داری مشغولند. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 522 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب است .

پیشنهاد کاربران

ناراب به مفهوم آبِ انار نیز هست.
قیاس کنید با ناردان به معنی ی دانه ی انار.

بپرس