نار و نِی فیلمی ساختۀ سعید ابراهیم فر در ۱۳۶۹ش. این فیلم متأثر از باغ عرفان سهراب سپهری، و از نخستین تولیدات «سینمای نوین ایران»، است که بارها در جشنواره های خارجی تحسین شد و جوایزی نصیب کارگردانش کرد؛ تجربه ای متفاوت و بدیع در روایت پردازی، ساختارشکنی، و بیانِ تجربه های عرفانی. داستان فیلم دربارۀ عکاسی است که درپی یافتن عکس هایی مناسب برای یک نمایش می گردد؛ او در این میان با پیرمردی که سکته کرده مواجه می شود. او می کوشد به وی کمک کند و در اثنای یافتن هویت پیرمرد، عکاس راه حل جدیدی برای عکس های نمایش می یابد.
نار و نی فیلمی است که در سال ۱۳۶۷ به کارگردانی سعید ابراهیمی فر و بازیگری جهانگیر الماسی، علی اصغر گرمسیری، رسول نجفیان، حسین پناهی، محسن قاضی مرادی و بیوک میرزایی ساخته شد. داستان فیلم دربارهٔ عکاس جوانی است که در جستجوی یافتن عکس های مناسبی برای نمایشِ در دستِ تمرینِ «قضیه اوپنهایمر» است که به طور اتفاقی با پیرمرد ناشناسی که دچار عارضه قلبی شده است، مواجه می گردد. عکاس جوانی، شب هنگام، او را به بیمارستان می رساند و بر نیمکت انتظار بیمارستان، با مرور دفترچهٔ خاطرات این پیرمرد، در فراگردی متافیزیکی، در پی روح او می افتد و خود را در قالب او می بیند و زندگی پیرمرد را از کودکی در کاشان، تا لحظهٔ مرگ مرور می کند و و در پایان این مسیر به معرفتی دست پیدا می کند که حاکی از اعتلای وجود انسانی و منش اخلاقی او است. ... [مشاهده متن کامل]
ایده این فیلم زمانی به ذهن ابراهیمی فر خطور کرد که روزی به اتفاق «حسین ایری» ( که قبلاً در چند فیلمش دستیار کارگردان او بوده است و فیلم نامه نار و نی را هم بعداً به اتفاق هم نوشتند ) به دیدن مرحوم ساموئل خاچیکیان رفته بودند و سالخوردگی این سینماگر، برای ابراهیمی فر، تداعی بخش این ایده بود که انسان شبیه به یک دفترچه خاطرات است و می توان فیلمی را ساخت که با محوریت بر این تشابه روایت خود را پیش ببرد. بدین ترتیب نگارش فیلمنامه ای با نام اولیه «کتابچه» آغاز شد که در نهایت به ساخت فیلم «نار و نی» منجر گردید ابراهیمی فر در یادداشتی دربارهٔ این فیلم، نوشته است: «این فیلم نمایانگر سینمایی است که به آن اعتقاد دارم. سینمایی که به قصه و دیالوگ وابسته نیست. مجموع دیالوگ هایی که در یک ساعت این فیلم ادا می شود از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند. سینما در مقایسه با هنرهای دیگر هنری است که تجربه های اولیه خود را سپری می کند. به عنوان یک سینماگر معتقدم که باید از کلیشه ها پرهیز کرد؛ کلیشه یعنی درجا زدن و درجا زدن یعنی عقب افتادن از قافله ای که تازه در آغاز راه است». • جهانگیر الماسی • علی اصغر گرمسیری • رسول نجفیان • غزال علمی • پری عساری • سهیلا علوی زاده • بیوک میرزایی • حسین ایری • هوشنگ راسخ • حسین پناهی • محسن قاضی مرادی • عزیز ترسه • ماندانا اصلانی • فرح مختاری • مهوش وفایی • شروین نجفیان • فریبا علمی پور • تانیا عساری • مریم هوشیدری • داریوش پاک نیا • شاپور راسخ • محمد محمدی سلوط • مهدی سلطانی • لیلا شیخ الاسلامی