نادیا غلام دستگیر ( متولد ۴ ژوئن ۱۹۸۵ در کابل ) [ ۱] یک زن افغان است که برای فرار از سختگیری های طالبان علیه زنان، به مدت ده سال خود را جای برادر درگذشته اش جا زد. کتاب او دربارهٔ تجربیاتش که با اگنس روتگر نوشته و در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، El secret del meu turbant ( راز دستار من ) برنده جایزه پرودنسی برترانا در رده بهترین داستان شد. [ ۲]
در سال ۱۹۹۳، بخشی از خانه خانواده غلام با فرود یک بمب ویران شد. او در مجموع دو سال را در بیمارستان های مختلف گذراند تا جراحاتی را که در بمباران وارد شده بود، درمان کند. پس از تسلط طالبان بر کابل، نادیا در سن ۱۱ سالگی با مادرش تصمیم گرفت که خود را به شکل یک پسر درآورد و هویت برادر مرده اش زلمی را پذیرفت تا بتواند خانه را به تنهایی ترک کند و برای تأمین معاش خانواده اش کار کند. [ ۳] [ ۴] [ ۵] او در کودکی به فراگیری قرآن پرداخت و در مسجد دستیار شد و در ۱۶ سالگی اجازه یافت تا تحصیلات خود را از سر بگیرد. [ ۳]
با شروع دوباره جنگ در افغانستان در آغاز قرن بیست و یکم، داستان غلام برای برخی از غربی ها شناخته شد و بر اساس آن فیلم اقتباسی اسامه در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. [ ۳] در سال ۲۰۰۶، انجمن حقوق بشر در افغانستان، یک سازمان غیردولتی بین المللی در کابل، امکان نقل مکان او را به کاتالونیا در اسپانیا فراهم کرد، جایی که او تحت عمل جراحی ترمیمی صورت قرار گرفت. [ ۵]
در سال ۲۰۱۰، با اگنس روتگر، کتابی به عنوان El secret del meu turbant ( راز دستار من ) را منتشر کرد که برنده جایزه Prudenci Bertrana برای داستان شد. [ ۵] در سال ۲۰۱۴ با انتشار کتاب قصه هایی که مرا شفا دادند، توانست به جایزه جایزه ویژه ماره ترا را کسب کند و در سال ۲۰۱۶ با خاویر دیگوئز La primera estrella de la noche ( اولین ستاره شب ) را نوشت. [ ۵] او در سال ۲۰۱۶ مدرک لیسانس خود را در زمینه آموزش اجتماعی و در سال ۲۰۱۹ مدرک کارشناسی ارشد خود را در توسعه بین المللی دریافت نمود. [ ۵] نادیا غلام همچنین فیلمی به عنوان نادیا ساخت که مستندی دراماتیزه شده دربارهٔ زندگیش است که به کمک کارلس فرناندز گیوا ساخته شد. [ ۶]
در سال ۲۰۱۶، غلام سازمان پل هایی برای صلح را تأسیس کرد، یک سازمان غیردولتی که دوره های زبانی را برای مهاجران در کاتالونیا فراهم می کند و همچنین به کودکان مدرسه ای در افغانستان با مطالب و تکالیف خواندن کمک می کند. [ ۷]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سال ۱۹۹۳، بخشی از خانه خانواده غلام با فرود یک بمب ویران شد. او در مجموع دو سال را در بیمارستان های مختلف گذراند تا جراحاتی را که در بمباران وارد شده بود، درمان کند. پس از تسلط طالبان بر کابل، نادیا در سن ۱۱ سالگی با مادرش تصمیم گرفت که خود را به شکل یک پسر درآورد و هویت برادر مرده اش زلمی را پذیرفت تا بتواند خانه را به تنهایی ترک کند و برای تأمین معاش خانواده اش کار کند. [ ۳] [ ۴] [ ۵] او در کودکی به فراگیری قرآن پرداخت و در مسجد دستیار شد و در ۱۶ سالگی اجازه یافت تا تحصیلات خود را از سر بگیرد. [ ۳]
با شروع دوباره جنگ در افغانستان در آغاز قرن بیست و یکم، داستان غلام برای برخی از غربی ها شناخته شد و بر اساس آن فیلم اقتباسی اسامه در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. [ ۳] در سال ۲۰۰۶، انجمن حقوق بشر در افغانستان، یک سازمان غیردولتی بین المللی در کابل، امکان نقل مکان او را به کاتالونیا در اسپانیا فراهم کرد، جایی که او تحت عمل جراحی ترمیمی صورت قرار گرفت. [ ۵]
در سال ۲۰۱۰، با اگنس روتگر، کتابی به عنوان El secret del meu turbant ( راز دستار من ) را منتشر کرد که برنده جایزه Prudenci Bertrana برای داستان شد. [ ۵] در سال ۲۰۱۴ با انتشار کتاب قصه هایی که مرا شفا دادند، توانست به جایزه جایزه ویژه ماره ترا را کسب کند و در سال ۲۰۱۶ با خاویر دیگوئز La primera estrella de la noche ( اولین ستاره شب ) را نوشت. [ ۵] او در سال ۲۰۱۶ مدرک لیسانس خود را در زمینه آموزش اجتماعی و در سال ۲۰۱۹ مدرک کارشناسی ارشد خود را در توسعه بین المللی دریافت نمود. [ ۵] نادیا غلام همچنین فیلمی به عنوان نادیا ساخت که مستندی دراماتیزه شده دربارهٔ زندگیش است که به کمک کارلس فرناندز گیوا ساخته شد. [ ۶]
در سال ۲۰۱۶، غلام سازمان پل هایی برای صلح را تأسیس کرد، یک سازمان غیردولتی که دوره های زبانی را برای مهاجران در کاتالونیا فراهم می کند و همچنین به کودکان مدرسه ای در افغانستان با مطالب و تکالیف خواندن کمک می کند. [ ۷]
wiki: نادیا غلام