( نادبة ) نادبة. [ دِ ب َ ] ( ع ص ) تأنیث نادب. رجوع به نادب شود. || زنی که بر مرده میگرید و محاسن او را برمیشمرد. ( از اقرب الموارد ). زن ندبه کننده. ( ناظم الاطباء ). ندب المیت ؛ بکاه ُ و عدد محاسنه... فهو نادب و هی نادبة. ( از اقرب الموارد ). نائحه. نوحه سرای. نوحه گر. ج ، نوادب.نادبه. [ دِ ب َ ] ( ع ص ) نادبة. رجوع به نادبة شود.