ناخوشایند
/nAxoSAyand/
مترادف ناخوشایند: تلخ، ثقیل، ناپسند، نادلپذیر، ناگوار، نامطبوع، نامطلوب، ناهماهنگ
متضاد ناخوشایند: خوشایند
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
زشت، ناگوار، نامطبوع، ناخوش آیند، نامطلوب، ناخوشایند، خالی از لطف
کریه، بد منظر، ناخوشایند، بدنما
نا شایسته، ناخوشایند، نا زیبا
ناسازگار، ناجور، نا مناسب، بد نهاد، ناخوشایند
ناخوشایند
فارسی به عربی
غیر سار , مقیة , مکروه , ناکر الجمیل
پیشنهاد کاربران
تلخ، ناگوار، ناخوش، تند
ناپدرام
ناهمگین
چیزی که حس یا احساسات منفی را در ما ایجاد کند.
ناپسند
بد حال، ناگوار
زننده
بد اخلاق
بارد
بارد
بد حال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)