ناخوش گوار


مترادف ناخوش گوار: بدخوار، بدطعم، بدهضم، دیرهضم، نادلچسب، نامطبوع

متضاد ناخوش گوار: خوشگوار

لغت نامه دهخدا

ناخوش گوار. [ خوَش ْ / خُش ْ گ ُ ] ( ص مرکب ) هرغذای عسیرالهضم که دیر تحلیل رود و گوارا نباشد. ( ناظم الاطباء ). || بی مزه. بی نمک. که موافق طبع نباشد. نادلچسب. که پسند خاطر نیفتد :
با ملاحت کنده بودی نام کردندت ملیح
هم بر آن نامی اگر بی ملحی و ناخوشگوار.
سوزنی.
|| ناگوار. مقابل خوشگوار. رجوع به خوشگوار شود :
صد اقداح نوشین لطفش نیرزد
به یک جرعه زهرناخوشگوارش.
لطف اﷲ نیشابوری.

پیشنهاد کاربران

بپرس