ناخوداگاه

/nAxodAgAh/

معنی انگلیسی:
unconscious, knee-jerk

لغت نامه دهخدا

( ناخودآگاه ) ناخودآگاه. [ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) که از خود بی خبر است. که از خود آگاه نیست. که از خویشتن خود آگاهی ندارد. || در اصطلاح روانشناسی ، مغفوله. لاعن شعور. مغفول. که در صحنه روشن و صریح ذهن نیست. ضمیر ناخودآگاه به معنی وجدان مغفوله یا شعور باطن به آن دسته از وجدانیات انسان گفته میشود که روزی جزء وجدانیات صریحه بوده اند و فعلاً مورد توجه وجدان شخص نیستند و قسمت تاریک ذهن یا ذخیره آن را تشکیل میدهند.

فرهنگ فارسی

آنکه ازخود آگاه نیست، کسی که ازخودبی خبراست
( ناخود آگاه ) ( صفت ) آنکه از خود آگاه نیست بیخبراز خویش . یا ضمیرناخود آگاه . ضمیرباطنی شخص که حاوی کلیه وجدانیات مغفوله است و قسمت تاریک ذهن یا مخزن آنرا تشکیل میدهد وجدان مغفول شعور باطن مقابل وجدان صریح ضمیر آگاه .

فرهنگ معین

( ناخودآگاه ) (خُ ) (ص مر. ) ۱ - پنهان و نا - شناخته . ۲ - بدون قصد و عمد.

فرهنگ عمید

( ناخودآگاه ) ۱. (روانشناسی ) بخشی از ذهن انسان که به آن آگاهی نداد اما متٲثر از آن است.
۲. کسی که از خود بی خبر است، آن که از خود آگاه نیست.
۳. (قید ) بدون قصد قبلی، بی اختیار.

دانشنامه آزاد فارسی

ناخودآگاه. رجوع شود به:آگاهی (روان شناسی)

مترادف ها

unaware (صفت)
بی خبر، ناگهان، غافل، ناخود اگاه، بی اطلاع

unconscious (صفت)
بی خبر، از خود بی خود، ناخود اگاه، غش کرده، عاری از هوش، نابخود، ضمیر ناخوداگاه، ضمیر نابخود

inconscient (صفت)
بی خبر، بی روح، بی خرد، بی هوش، غیر اگاه، ناخود اگاه

subconscious (صفت)
ناخود اگاه، نیمه اگاه، نیمه هشیار، در حالت ناخوداگاهی

unawares (قید)
بی خبر، ناگهان، ناخود اگاه، بی اطلاع، ناخود اگاهانه

فارسی به عربی

عقل باطن , غافل

پیشنهاد کاربران

بی اختیار و بدون قصد قبلی
Subconscious درست هست، subconsciously می شود ناخوداگاهی
نامتوجه
ناخواسته
ناخودآگاه:دانش تقلیدی که در ذهن از خانواده، جامعه، نیاکان، مراتب وجود انباشت شده و انسان را مانند ربات تحت کنترل درآورده است
ناآگاه و ناخودآگاه ؛ آگاه و خود آگاه . آیا ضمیر ناآگاه حقیقتن و به راستی نادان و فاقد خود آگاهی و ضمیر آگاه، دانا و دارای خود آگاهی کامل می باشد؟ یا اینکه ضمیر خودآگاه چون ضمیر باطنی را بخوبی شناسائی نکرده و آنرا نشناخته است، آنرا ناآگاه می نامد و آنرا فاقد خود آگاهی می پندارد ؟
...
[مشاهده متن کامل]

چیزی که من در مورد آن مطمئنم و یقین دارم این است که دانش گم شده و یا فراموش گشته افلاطونی و شناخت های ساده و ترکیبی ماقبل تجربه کانتی و معرفت باطنی یا مادر زادی دینی از طریق تزکیه و تهذیب نفس و ریاضت کشی و چله نشینی و اقامت چهل شبانه روزی در بیابان و طاعت و بندگی و ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و تسبیح و ذکر و احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها و زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و زهد و پارسایی و یا مراقبه و مِدی تاسیون یا مِدی تَی شِن قابل حصول و یاد آوری و بخاطر آوری مجدد نمی باشند بلکه از طریق پرورش قوای ادارکی فهم و عقل از دوران کودکی تا دوران بازنشستگی و کهولت و پیری و ناتوانی به روش و زبان علمی . دانش باطنی یا نفسانی در طول زندگی هر فرد و خانواده و جامعه انسانی هیچگونه کاربرد ندارد و هیچگونه تاثیر مثبت یا منفی روی زندگی انسان ندارد و بطور کامل در حجاب و تاریکی قرار دارد و فقط از طریق تابش نور نتیجه گیری ها و قضاوت های حاصل از فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل بر روی دریافت حواس پنجگانه به کشف و شهود برسد و آن نور هم می تواند روشن و روشن باشد و هم ظلمانی و تاریک تر کننده. نتیجه گیری ها و قضاوت های قوای ادراکی فهم و عقل انسان هم می توانند حقیقی باشند و منطبق بر واقعیت و هم اوهامی و بریده از واقعیت و ترکیب و آمیزه و طیف وسیعی از این دو سرحد با شدت و ضعف های مختلف گاهی به سوی سرچمه های آب زلال اینسو و گاهی به سوی سراب های زمزم و کوثر در آنسو. بهر حال شاید مفید باشد که در جهت شناخت ضمیر به اصطلاح ناخودآگاه به دو حقیقت ژرف و کلی زیر توجه داشته باشیم :
الف - کاتِ گوری های پنجگانه جنسی افراد انسانی در مقایسه و در مقابل مقولات یا مفاهیم پنجگانه افلاطون در زمینه هستی یا وجود شناسی.
ب - کاتِ گوری های دهگانه نفسانی افراد انسانی مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه در مقایسه و در مقابل مقولات یا مفاهیم دهگانه ارسطو در زمینه های هستی یا وجود و فکر و زبان و منطق شناسی.
در پایان خوشا به حال آن انسان خوش اقبالی که در بعضی از روئیا های خود در طول خواب های شبانه بسان کیمیا گران دست به خاک می زد و آنرا به طلا تبدیل می کرد و هر روز صبح که از خواب بیدار می شد، با کمال تعجب و شگفتی متوجه این حقیقت تلخ و واقعی می شد که در اطراف تختخواب نه خاک وجود دارد و نه طلا.

ناخوداگاه - روان ناخودآگاه unconscious: عقل باطن، از خود بیخود، بی خبر، عاری از هوش، نابخود، ضمیر ناخوداگاه، ضمیر نابخود.
بی اطلاع، بی خبر، ناگهان، غفلتا، سراسیمه
بدون قصد، از خود بی اطلاع است
ناخوداگاه - روان ناخودآگاه unconscious: عقل باطن، از خود بیخود، بی خبر، عاری از هوش، نابخود، ضمیر ناخوداگاه، ضمیر نابخود.
بی اطلاع، بی خبر، ناگهان، غفلتا، سراسیمه
غیر ارادی
Spontaneously ناخودآگاهانه
Spontaneous ناخودآگاه
ذاکره _ لاوعی
Unconscious
ضمن و ضمنی
ناخودآگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس