ناخن گرفته. [ خ ُ ن ِ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِمرکب ) ناخنی که سرش را چیده باشند. ( آنندراج ). ناخن کوتاه شده. ناخنی که آن را چیده و کوتاه کرده اند : بی یاوری چه کار گشاید ز دست کس از ناخن گرفته گره وا نمی شود.
میریحیی کاشانی ( از آنندراج ).
- ناخن گرفته کسی نشدن ؛ قابل مقایسه با او نبودن.در برابر او پست و بی قدر بودن.