ناخن بریدن. [ خ ُ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) ناخن چیدن. ناخن گرفتن. ( از آنندراج ). بریدن ناخن. کوتاه کردن ناخن. رجوع به ناخن گرفتن شود : از تیغ مرگ عاشق رنگ بقا نبازدعمر دوباره گیرد چون ناخن از بریدن.میرزابیدل ( از آنندراج ).