ادعایی که مطرح شده، به نظر می رسد که فرد مدعی است هیچ نشانه فرهنگی از ایرانیان ( رقص، موسیقی، لباس ) ارائه نشده و در مقابل می گوید تورک ها هزار سال است آمده اند اما شواهد تاریخی و منابع این ادعا را تایید نمی کنند.
... [مشاهده متن کامل]
برای پاسخ علمی و مستند به چنین ادعایی، می توان چند نکته و منبع معتبر را بیان کرد:
- - -
۱. وجود فرهنگ های مادی و معنوی ایرانیان باستان
ایران باستان، یکی از کهن ترین تمدن های جهان است و آثار فراوانی از موسیقی، رقص، و پوشش ایرانی وجود دارد که در منابع باستانی و یافته های باستان شناسی ثبت شده اند:
موسیقی و رقص ایرانی:
در متون کهن مانند اوستا و آثار هخامنشی، به موسیقی و رقص اشاره شده است. برای نمونه، در کتیبه های هخامنشی ( مانند نقش برجسته های تخت جمشید ) می توان نوازندگان و رقصندگان را دید.
منبع:
�The Art and Archaeology of Ancient Persia� نوشته های یاکوبس و دیگران
پژوهش های باستان شناسی در تخت جمشید و شوش
لباس های ایرانی باستان:
در نقوش و کتیبه ها، لباس های مشخصی با طرح و مدل ایرانی دیده می شود که کاملاً متمایز از پوشش های ترک زبانان بعدی است.
منبع:
�A History of Persian Dress�
کتاب های تاریخ هنر ایران باستان
- - -
۲. قدمت حضور ترک ها در ایران
ترک ها به شکل گسترده و اقوام ترکی زبان در ایران پس از دوره های اسلامی و به ویژه از قرون وسطی وارد منطقه شدند.
منابع تاریخی همچون نوشته های یاقوت حموی، طبری، ابن اثیر و مورخان دیگر، زمان دقیق ورود و مهاجرت ترک ها به ایران را ثبت کرده اند.
منابع معتبر می گویند که حضور ترک ها در ایران عمدتاً از سده های ۹ تا ۱۲ میلادی شروع شده است و پیش از آن، ایران عمدتاً توسط اقوام ایرانی زبان و دیگر اقوام غیرترک ساکن بوده است.
منبع:
Encyclopaedia Iranica ( مقاله �Turks in Iran� )
کتاب �History of Iran� نوشته ویل دورانت
- - -
۳. لزوم توجه به مستندات تاریخی و زبان شناسی
زبان های ایرانی مانند فارسی، اوستایی، پهلوی و . . . بسیار قدیمی تر از زبان های ترکی منطقه هستند.
متون ادبی و تاریخی فارسی با قدمت چند هزار سال، خود سندی بر فرهنگ و تمدن ایرانیان است.
قدمت زبان ترکی در ایران به بیش از هزار سال نمی رسد، این نکته در مطالعات زبان شناسی تاریخی بارها تأیید شده است.
منبع:
�The Cambridge History of Iran�
مطالعات زبان شناسی تاریخی ( Walter Bruno Henning, Garnik Asatrian )
- - -
نتیجه گیری
ادعای �نداشتن رقص، موسیقی، لباس ایرانی� و یا �هزار سال قدمت ترک ها در ایران� بدون مراجعه به منابع تاریخی و باستان شناسی معتبر، فاقد اعتبار است.
ایران و ایرانیان هزاران سال پیش از ورود ترک ها دارای فرهنگ و تمدن منحصربه فرد بوده اند که با شواهد فراوان مادی و معنوی در دسترس است. حضور ترک ها در ایران پدیده ای است تاریخی که با منابع متعدد و مستند قابل اثبات است، اما نباید فرهنگ و تاریخ غنی ایرانی را نادیده گرفت یا انکار کرد.
- - -
ادعاها که زبان فارسی را کاملاً مشتق از ترکی می دانند و واژه ها را با قیاس های نادرست و بدون پشتوانه ی علمی تحلیل می کنند، متأسفانه از دیدگاه های غیر علمی و سیاسی سرچشمه می گیرد و از زبان شناسی تاریخی واقعی فاصله دارد. در ادامه با اشاره به چند نکته کلیدی و ارائه منابع معتبر، این جعلیات را به صورت مستدل پاسخ می دهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. درباره کلمه �بردی� و �وردی� و نسبت آن به �bear� انگلیسی
کلمه ی فارسی �بردن� از ریشه های ایرانی است و در زبان های هندواروپایی با ریشه های مشابه وجود دارد. مثلاً در زبان های هندواروپایی باستان، ریشه ی bher - به معنی �حمل کردن، بردن� است ( Sanskrit: भरति bharati �می برد، حمل می کند�، فارسی باستان: barta ) .
کلمه انگلیسی bear در معنای �تحمل کردن� از ریشه ی هندواروپایی bher - گرفته شده است و در اصل معنای �حمل کردن، بردن� داشته است. پس معنای اصلی و تاریخی آن نزدیک به �بردن، حمل کردن� است.
پس این که گفته شود bear انگلیسی ربطی به �بردن� ندارد، اشتباه است. ریشه شناسی زبان شناسان معتبر مانند کالین رنه تروپ ( Colin Renfrew ) ، ریچارد هاوکینز ( Richard Hock ) و کتاب های معتبر مثل The American Heritage Dictionary of Indo - European Roots کاملاً این ریشه را تأیید می کند.
- - -
۲. نام �فارس� و �فارسی�
نام فارس ( Parsa ) در متون تاریخی باستانی به منطقه ای از ایران اشاره دارد که مرکز حکومت هخامنشی بوده است. این نام اصیل ایرانی است و نه ترکی.
زبان فارسی ( Persian ) یکی از زبان های هندواروپایی شاخه ایرانی است و نه ترکی.
در هیچ منبع معتبر زبان شناسی یا تاریخی �فارسی� به عنوان نام مردم یا زبان ترکی ثبت نشده است.
- - -
۳. درباره ساختار زبان ها و قاعده های بازسازی زبانی
بازسازی زبان های باستانی توسط زبان شناسان به روش های علمی و دقیق انجام می شود. قواعد بازسازی شامل تطبیق واژگان، دستور زبان، آواشناسی و مقایسه سیستم های صرفی است.
زبان های ترکی و فارسی ساختارهای متفاوتی دارند: فارسی زبان هندواروپایی با ویژگی های تحلیلی و ترکی زبان آلتایی با ویژگی های صرفی ( التصاقی ) است.
صرف فعل ها در فارسی با ساختار هندواروپایی و صرف فعل در زبان های ترکی با ساختار التصاقی، گواه روشنی بر تفاوت ریشه ای آن هاست.
- - -
۴. زبان فارسی از ترکی مشتق نشده است
تحقیقات تاریخی و زبان شناسی اثبات می کند که فارسی شاخه ای از خانواده زبان های هندواروپایی است ( زبان های ایرانی باستان، اوستایی، پهلوی ) .
ترکی، زبان های ترک تبار شاخه ای از خانواده زبان های آلتایی است که ریشه ها و ساختار متفاوتی دارد.
مطالعات معتبر زبان شناسی تاریخی، مانند آثار Johannes Schmidt، Gerard Clauson، V�clav Blažek و David Marshall Lang کاملاً این موضوع را تأیید می کند.
- - -
۵. وام واژه ها و اشتراکات بین زبان ها
وجود واژه های مشترک در چند زبان صرفاً به دلیل وام واژه بودن یا اشتراک ریشه ای است، ولی به معنی یکسان بودن زبان ها نیست.
زبان های هندواروپایی و آلتایی از نظر تاریخی مستقل هستند و تشابه های واژگانی اغلب از طریق وام واژه یا ریشه های باستانی مشترک نیست بلکه از تعاملات فرهنگی و تاریخی ناشی شده است.
- - -
منابع معتبر برای مطالعه بیشتر
The American Heritage Dictionary of Indo - European Roots
An Introduction to Historical Linguistics – Terry Crowley
The Cambridge Encyclopedia of the World's Ancient Languages – Roger D. Woodard
Languages of the World: Indo - European Languages – Anna Giacalone Ramat
Turkic Languages – Lars Johanson & �va �gnes Csat�
مقالات زبان شناسی تاریخی و تحقیقاتی در نشریات معتبر Linguistic Society of America و Journal of Indo - European Studies
- - -
اگر علاقه داشته باشید، می توانم بخش هایی از این منابع و شواهد ریشه شناسی را برایتان خلاصه کنم تا بهتر و مستدل تر به این ادعاهای غیر علمی پاسخ دهیم.
- - -
جمع بندی
ادعای مشتق بودن کامل زبان فارسی از ترکی و تحریف ریشه واژگان بدون توجه به قواعد علمی زبان شناسی تاریخی کاملاً نادرست و غیر علمی است. این دیدگاه ها بیشتر سیاسی و ایدئولوژیک است تا علمی.
جدیری عضو از ٥ سال پیش هست�
العطّار، محمّد علی یا�
عطار، محمد علی و قرآن عربی مبین
عبدالرضا و افشین و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سید سرور قشقایی رضا شاه توهین قوم ترک هوا سیدی قوم گرایی کرد رضا اصغریان ( اشکبوس )
... [مشاهده متن کامل]
زبان و تاریخ تورک و
امین و سید سرور تا شاهین تورک و شاهین و یاشار نیازی�و استاد حسین جعفری خویی و بهرام غفوری
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
و غیر این داری حساب های زیاد هست�
سعید قاپیدن یا چاپیدن کار شما هاست من یک حساب کاری دارم از هوش مصنوعی استفاده نمی کنم به جای داستان بررسی جعل توهین با این بحث الکی کسی می توانند برای هویت درست کنه چون فایده نداره کار تون شده به زمان توهین تهمت بزنید من ترک کم شما آبروی هرچی ترک بردید چون کارتون جعل همین بس
من فقط باید نام اکانتمو تغیر بدم چون دو تا بهنام رضایی وجود داره ولی واقعا سایت ابادیس خیلی خوبه و اینها پیشنهادات هستند نباید نظر دیگران رو تختعه کرد همه باید بتونند نظر بدن، چه اشکالی داره، پیشرفت در تضارب اراست هرکس باید نظر خودشو بده نه اینکه بخاد نظر دیگران رو زیر سوال ببره
در اخر ایراد اساسی وارده رو اصلا جواب ندادی اگر کلمه ای از زبانی دیگر در مراحل ابتدایی وارد سانسکریت شده و انتقال یافته باشد در همشون هست این روش بازم وام واژه ای رو نشون نمیده، هر دفعه هم کلمه رو در هر
... [مشاهده متن کامل] چند تا زبان که مشترک هست بررسی میکنه، یعنی اگر کلمه ای در بین چهارتا زبان بود و در فارسی نبود هیچ تعریفی نداره که کلمه موجود در فارسی که متفاوت هست وام واژه هست یا نه. همه رو همینجوری هر سری چند به چند بررسی میکنه اخرشم همه مال خودشونه و هیچ نظری در خصوص کلمات غیر مطابق نداره. این روش بیشتر یه شو هست تا روشی علمی، انسان عقل توی سرشه
اولا بردی کلمه ای ترکی هست و همان وردی می باشد که در فارسی هم ابتدا با فتحه بوده و سپس ضمه گرفته بمعنی بردن و دادن چیزی و کلمه bear انگلیسی هیچ ارتباطی به بردن ندارد بلکه به معنای تحمل کردن هست نه بردن,
... [مشاهده متن کامل] نام کلمه فارس جدید هست و هر جا بکار رفته در معنای سرزمین و مردم سرزمین فارس بوده نه اسم زبانی بنام فارسی، شما فقط میگویید دریغ از مدرک و سند، روش بازسازی زبانی رو خیلی ها روش دارای ایراد می دونند چون زبانها هر کدام قواعد خاص خودشان رو دارند و با یک قاعده تغیر پیدا نکرده اند که بازسازی شوند و فارسی که کلا گرامر التصاقی در صرف فعلها دارد در حالی که در زبانهای اروپایی اصلا کلمه صرف نمیشود. در مثال شما فقط یک ب مشترک داشتند نه چیزی بیشتر و صرفا یک شبیه سازی هست، حالا شما هرچی میخای بگو بر اساس قاعده فلان ساخته شده و بهمان چیزی وجود نداره برادر، زبان فارسی زبانی کاملا مشتق از ترکی هست مثال همه فعلها با حذف الف ابتدا وارد شده اند ، استندی، استدی، استادی، استاندی، دو فرمت نوشتار رو هم نوشتم که ببینید، حتی تغیرات جزیی در نگارش و خط هم یکی از عاملهای اساسی بوده است، الان ستاندی و ستادی رو که نمیخای بگی هند اروپاییه
بابا لااقل
یه رقص
یه موسیقی
یه لباس پارسی
معرفی میکردین
بعد مدعی میشدین
تورکا مثلا هزار ساله اومدن
این منطقه
اما کلمات حرفای منابع رو
قبول نداره
کجای دلتون میخواین بزارین
از تورک هر چی دیدن
قاپیدن
برچسب ( از ماست )
روش
چسبوندند و چاپیدن
اکانت های اقبالی کشاورز دژبان و . .
به احتمال زیاد
هم دستن چون همون حرفای تکراری رو
میزنن
دائما دارن متن های هوش مصنوعی رو
کپی میکنن
و مدعیتاریخ هستن
تاریخ انقضاتون داره تموم میشه
دیر یا زود
مردم واقعیت ها را خواهند فهمید
آقای بهنام رضایی جواب تو رو دیروز باحساب سعید سرور دادم تابلو بازی خودت در آوردی هزار بار جواب دادم باز حرف قبلی می زنی قضاوت با دوستان هست.
با منابع معتبر زبان شناسی و شواهد تاریخی پاسخ مستند می دم تا مشخص بشه کدام بخش ها جعلی یا نادرست است و چرا.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. ادعای �زبان فارسی اسم قومی به نام فارس نیست و در اصل دری بوده�
این گزاره مخلوطی از واقعیت و تحریف است.
بله، اصطلاح �دَری� در منابع قرون وسطی ( مثلاً در مقدمه شاهنامه ابومنصوری یا مقدمه لغت فرس اسدی طوسی ) برای اشاره به گونهٔ رسمی - درباری فارسی نو به کار می رفته. �دری� به معنی �وابسته به دربار� بوده و ریشهٔ قومی ندارد.
اما این به این معنا نیست که �فارسی� اصطلاحی ساختگی جدید باشد. خودِ واژهٔ �پارسی� ( Pārsi ) از سده ها پیش از اسلام در متون پهلوی و کتیبه های ساسانی آمده ( مثلاً در کتیبهٔ شاپور یکم در کعبهٔ زرتشت ) . این نام از قوم پارس گرفته شده، که نام منطقهٔ پارس ( فارس کنونی ) را به زبان داده.
پس ما دو نام برای یک زبان داریم که در شرایط تاریخی مختلف به کار رفته اند: پارسی ( نام کهن تر ) و دَری ( نام رایج دربار شرقی سامانی ) . این تغییر نام حاصل یک روند تاریخی - ادبی است، نه یک جعل مدرن.
📚 منابع:
Skj�rv�, P. O. ( 2009 ) . Middle Persian. In G. Windfuhr ( Ed. ) , The Iranian Languages. Routledge.
Lazard, G. ( 1975 ) . The Rise of the New Persian Language.
- - -
۲. ادعای �بازسازی زبان هندواروپایی مبنای علمی ندارد و صرفاً بر اساس شباهت است�
این ادعا نادرست است. روش بازسازی تطبیقی ( Comparative Method ) در زبان شناسی تاریخی نه بر �شباهت ظاهری�، بلکه بر تطابق های آوایی نظام مند استوار است.
زبان شناس ها صرفاً نمی گویند �این کلمه شبیه آن یکی است پس هم ریشه اند�، بلکه بررسی می کنند آیا قوانین واجی مشخص و یکسانی این تغییرات را توضیح می دهد یا نه.
مثال: واژهٔ �ناخن� در فارسی و nail در انگلیسی هر دو به ریشهٔ بازسازی شدهٔ هندواروپایی *h₃nogʰ - برمی گردند. تغییر /gʰ/ به /x/ در ایرانی و /gʰ/ به /g/ و سپس حذف /g/ در ژرمنی قانون مند است و در صدها واژهٔ دیگر هم دیده می شود.
اگر دو زبان صرفاً واژه هایی شبیه داشته باشند ولی این شباهت ها قانون مند نباشد، زبان شناسان آن را وام واژه یا تصادف می دانند، نه ریشهٔ مشترک.
📚 منابع:
Fortson, B. W. ( 2010 ) . Indo - European Language and Culture: An Introduction. Blackwell.
Beekes, R. S. P. ( 2011 ) . Comparative Indo - European Linguistics. John Benjamins.
- - -
۳. �در زبان های هندواروپایی ریشه معنایی ندارد، بر خلاف ترکی�
ریشهٔ واژه در زبان های هندواروپایی نیز معنایی مشخص دارد، ولی در طی هزاران سال ممکن است معنای اولیه تغییر کند یا گسترش معنایی یابد.
مثلاً ریشهٔ هندواروپایی *bher - �حمل کردن� در فارسی در �بَر - � ( بردن ) ، در لاتین ferre ( حمل کردن ) ، و در انگلیسی bear ( حمل کردن، زاییدن ) دیده می شود.
این تغییر معنایی بخشی طبیعی از فرگشت زبان است. این که معنای امروزی �ناخن� فقط به یک عضو بدن اشاره دارد، دلیل نمی شود که ریشهٔ آن بی معنا باشد؛ معنای کهن آن در بازسازی ها روشن است.
📚 منابع:
Mallory, J. P. , & Adams, D. Q. ( 1997 ) . Encyclopedia of Indo - European Culture. Fitzroy Dearborn.
- - -
۴. �زبان های هندواروپایی خیلی وام واژه دارند، پس روششان بی اعتبار است�
درست است که همهٔ زبان ها وام واژه می گیرند، ولی روش مقایسهٔ تطبیقی توانایی شناسایی وام واژه ها را دارد.
مثلاً واژه های مرتبط با فناوری یا تجارت ممکن است وام واژه باشند، ولی هستهٔ اصلی واژگان پایه ( اعضای بدن، اعداد، روابط خویشاوندی، افعال اصلی ) به ندرت وام گرفته می شوند. همین هستهٔ پایدار است که برای بازسازی استفاده می شود.
📚 منابع:
Thomason, S. G. , & Kaufman, T. ( 1988 ) . Language Contact, Creolization, and Genetic Linguistics.
- - -
۵. �مثال ستاره و star غلط است چون star خلاصه شدهٔ یک کلمهٔ طولانی بوده�
این ادعا سندیت ندارد. واژهٔ انگلیسی star از زبان پروتو - ژرمنی sternō ← از پروتو - هندواروپایی *h₂stḗr آمده، که همان ریشهٔ واژهٔ �ستاره� فارسی ( setāra ) است. این روند واجی در صدها واژهٔ دیگر هم دیده می شود.
کاهش یا تغییر واج ها قانون مند بوده و ارتباط ریشهٔ مشترک را اثبات می کند. هیچ �کلمهٔ طولانی گم شده� در اینجا مطرح نیست.
📚 منابع:
Kroonen, G. ( 2013 ) . Etymological Dictionary of Proto - Germanic. Brill.
- - -
جمع بندی
کاربر متن بالا از مفاهیم زبان شناسی تاریخی برداشت نادرست داشته و چند اشتباه کلیدی دارد:
1. تغییر نام زبان فارسی به �دری� جعل مدرن نیست، بلکه دو نام تاریخی برای یک زبان با خاستگاه ایرانی است.
2. بازسازی زبان های کهن بر اساس �شباهت ظاهری� نیست، بلکه مبتنی بر قوانین واجی دقیق است.
3. ریشهٔ واژگان هندواروپایی معنادار بوده، ولی در طی زمان دچار تغییر معنایی می شود.
4. وام واژه ها باعث ابطال روش تطبیقی نمی شوند چون هستهٔ واژگان پایدارتر است.
5. مثال هایی مثل ستاره / star دقیقاً شواهد موفقیت روش تطبیقی اند، نه نقص آن.
- - -
اگر به انتهای چند کلمه پیشنهادی از زبانهای اروپایی نگاه کنید میبینید هر کدام پسوند انتهای متفاوتی دارند برای مطالعه دقیقتر باید دید پسوندهای انتهایی کلمات چه هستند مثلا چرا نخ داریم ناخونا داریم، ممکن
... [مشاهده متن کامل] هست حالت های صرف مختلف برای اشاره به شخص یا غیره باشد، در اینجا میتوان دیرناخ و دیرناخن رو هم مطالعه کرد در روش مطرح شده فقط ریشه در نظر گفته شده و پسوندهای انتها هیچ بررسی نشده اند مثلا در انگلیسی نیل میخ هم هست لذا در کنار اینا کلمه معادل میخ هم باید در اون زبانها بررسی بشه یعنی کلمه انگلیسی فقط با وجود یک ن در ابتدای کلمه هم گروه فرض شد و این میتواند کلی کلمه با ن باشد، این روش ایرادات زیادی داره، اصلا سیر تحول کلمات هم توش نیست مثال فرضی ممکن است همان کلمه دیرناخن در سیر تکامل زبان یا هر حالتی بخش دیر حذف شده باشد هیچکدام از اینها در روش هند اروپایی بررسی نمیشود و کلا این روش بررسی بسیار ایراد دارد و خیلی سطحی هست و فقط کلمه در اخرین وضعیت خود بررسی میشود که نمونه های بیشماری دیده ام اصلا کلمات به هم ربط نداشتن ولی مرتبط دانسته شده بودند مثل ستاره و استار انگلیسی که استار انگلیسی خلاصه شده یک کلمه بسیار طولانی هست و استرز انتهای کلمه بجای کلمه اصلی استفاده شده بود
روش حاضر جناب اقبالی اینه که خودت زبان خودتو به چندین دوره تقسیم میکنی میگی خب دوره قبلی هست پس کلمه مال زبون خودمه، مثل اینکه ترکی رو بیای از هزار سال قبل رو یه نام گذاری بکنی و هر کلمه ای رو نگاه بکنی
... [مشاهده متن کامل] بگی خب این هست پس مال منه، اصلا این روش بررسی کلمات کاملا اشتباه هست و نتیجش صد درصد هیچی رو نشون نمیده، خود همین پهلوی و اوستا و اینا چقدر تغیرات در این زبان رو نشون میده خدا میدونه چقدر کلمات وام واژه هستند از زبانهایی که ما اصلا نمیدونیم، یعنی اگر یک واژه فرض کنید از چینی وارد اوستایی شده باشه همون توی پهلوی هم هست توی فارسی هم هست پس این فارسی هست و تمام، یعنی به نظرم کلیه زبانهای خانواده هند اروپایی خیلی وام واژه دارند حتی نحوه ساخت کلمات مشخص نیست، این زبانها کلا مال هزار سال و دو هزار سال نیستند که خیلی قدمت دارند مثل بقیه زبانها و این روشها چیزی رو نشون نمیده واقعا کلمه اصیل هست نه، باز خیلی از کلمات اصلا در سانسکریت نیست، مبنای مشخصی در این روش وجود نداره، کلی زبانه چند تا نزدیک هم باشه میگن خودشه،
اقای اقبالی خیلی حرکتت تابلو هست خودت مدعی میشی خودتم جواب میدی، کلمات خیلی واضحی در ترکی وجود داره، اصلا جوری صحبت میکنید که انگار ترکا تازه به دنیا اومدن، شواهد باستانی و تاریخی میگه که زبان فارسی اصلا
... [مشاهده متن کامل] زبان قومی بنام فارس نیست بلکه اسم این زبان دری هست و تغیر نام اخیرا اتفاق افتاده، زبان باز سازی شده هند اروپایی هیچ مبنای علمی نداره و یه کار بچگانه هست بنظرم، الان برای ناخون حتما نخود هم میتونه از همین ریشه باشه ناحیه ارتباط ترکا با هندی ها جایی هست که محتملا از زمانهای بسیار قدیم با هم در ارتباط بودند، روش مطالعه در هند اروپایی بر اساس ریشه یابی نیست بلکه شباهت هست تو داری منم یه چیز شبیه دارم خدا بده برکت خودشه، حالا اگر در زمانی خیلی دور وام واژه باشه که وارد شده باشه و چند زبان هم داشته باشه دیگه هند اروپایی هست یعنی روش صرف وجود کلمه هندی اروپایی هست، در حالی که در ترکی کلمات ساخت دارن چون زبان التصاقی هست و ایتم های داخل کلمه از چندین پسوند و بن معنی دار ساخته شده اند و صرفا بر اساس شباهت نیستند، یعنی در هند اروپایی واقعا چیزی بنام ریشه معنی نداره حالا این ناخن یعنی چی معنیش چیه معلوم نیست فقط میدونیم ناخن به فلان قسمت دست میگن، البته این دیگه قابلیت زبان هست کاری بیشتر از این نمیشه کرد، ولی ترکی خدایی خیلی خفن میشه ریشه یابی کرد، پسوندها همه ترتیب مشخصی دارند با خود ترتیب پسوند و ریشه میشه فهمید ترکی هست یا نیست، لذا خلاصه بگم روشی که زبانهای شاخه هند اروپایی کلمات رو بررسی میکنند وجود اشتراک رو بررسی میکنند و اینگه واقعا گلمه مال خود زبانه مشخص نیست اینجا بحث زبان ترکی مطرح نیست زبان قبل از گسترش هم میتونه وام واژه گرفته باشه حالا از هر زبانی، لذا این روش زیاد قابل اتکا نیست ولی چاره ای هم نیست و ساخت کلمات مشخص نیست و این خودش یعنی کلمه باید در جایی دیگر ساخته شده باشه
ادعا داده بشه و هم تصویر واقعی روشن بشه
بیاییم اول �ناخن� رو از دید ریشه شناسی بررسی کنیم، بعد هم بحث تاریخی حضور ترکان و ارتباطش با واژه ها رو جمع بندی کنیم.
- - -
۱. ریشه شناسی واژه �ناخن�
... [مشاهده متن کامل]
شکل های باستانی:
در اوستایی: naxuna ( به معنی �ناخن� )
در سنسکریت: nakha ( ناخون )
در پارسی باستان: شکل مستقیمش ثبت نشده، ولی بر پایه تطابق واجی با اوستایی و سنسکریت، بازسازی می شود به *naxuna - یا *naxunaḥ.
در فارسی میانه ( پهلوی ) : naxun / naxōn
در فارسی نو: �ناخن�
ریشه هندواروپایی:
این واژه از ریشهٔ هندواروپایی بازسازی شده *nogʷ ( ناخن، چنگال ) می آید.
تطابق ها:
انگلیسی: nail
آلمانی: Nagel
لیتوانیایی: nagas
اسلاوی باستان: nogŭtŭ
سانسکریت: nakha
اوستایی: naxuna
📚 منابع:
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen, Band II, s. v. "nakha"
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, s. v. "naxuna"
Mallory & Adams, The Oxford Introduction to Proto - Indo - European and the Proto - Indo - European World.
- - -
۲. آیا �ناخن� ترکی است؟
در ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی: dırnaq = ناخن.
این واژه نه از �ناخن� گرفته شده و نه ارتباط ریشه ای با آن دارد؛ بلکه از ریشه ترکی باستانی tır - ( چنگ زدن، گرفتن ) پسوند - naq ساخته شده.
شکل های تاریخی:
ترکی باستان: tırnaq
چوواشی: tĕrnă ( ناخن )
این خط سیر کاملاً متفاوت از ریشهٔ هندواروپایی �ناخن� است.
پس �ناخن� فارسی/اوستایی و �tırnaq� ترکی دو ریشهٔ مستقل اند که صرفاً معنای یکسان دارند ( پدیدهٔ هم معنایی، نه وام گیری ) .
📚 منابع:
Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish, s. v. "tırnaq"
Sevortyan, Etimologicheskiy slovar tyurkskikh yazykov, vol. 8, p. 156.
- - -
۳. درباره ی حضور ترکان و اوستا
وجود یک واژه در اوستایی به تنهایی نشان دهندهٔ �حضور ترکان� در زمان اوستا نیست، مگر آن واژه با قطعیت از ترکی وام گرفته شده باشد و هم زمان شواهد تاریخی ـ باستان شناسی هم آن را پشتیبانی کنند.
در مورد �ناخن�، ما دقیقاً می بینیم که واژه در ریشه شناسی به هندوایرانی و هندواروپایی می رسد، نه ترکی.
این که در برخی دوره ها تبادل واژه بین زبان های ایرانی و ترکی رخ داده، درست است ( مثلاً در دوره هخامنشیان و بعدتر در ساسانیان تماس هایی وجود داشت ) ، اما برای هر واژه باید جداگانه سند داشت.
- - -
✅ نتیجه:
�ناخن� ریشهٔ ایرانی - هندوایرانی دارد و در اوستا به شکل naxuna آمده است.
معادل ترکی آن ( tırnaq ) ریشهٔ مستقل ترکی باستانی دارد و وام گیری نیست.
پس این واژه نمی تواند شاهدی برای حضور تاریخی ترک ها در عصر اوستایی باشد.
- - -
یه چیزی که خیلی خوشحالم کرده
واژه های تورکی در اوستا هست
مثل ناخن
آشکارا
دوغدو
که این مشخص میکنه
تورک ها از خیلی وقت پیش اینجا بودن
اما چون متوهمین و حسودان و عقده ای ها
... [مشاهده متن کامل]
تحمل اینو نداشتن که تورک پادشاه این سرزمین بمونه
از تخت انداختنش
و شروع کردن تاریخ رو به نام خودشون زدن
تورک رو مغول جلوه دادن
خودشون رو مالک این سرزمین
در حالی که وقتی کلمات رو بررسی میکنیم
متوجه حضور تورک ها در این محدوده میشیم
ناخن: این واژه در سنسکریت نکهه nakha ( نازک و درخشان ) ( فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 ) ، در سغدی: nāxan ( فرهنگ واژه های سغدی از بدرالزمان قریب ) ؛ پارتی: naxun ( فرهنگ پارتی و مانوی از ماری بویس ) ؛ پهلوی: nāxun ( فرهنگ پهلوی از بهرام فره وشی ) با همان معنی سنسکریت.
در ترکی به انگشت بارماق و به ناخن دیر ناخ گویند، احتمال اینکه ناخن از بخش دوم کلمه دیرناخ ترکی شکل گرفته باشد وجود دارد.
مثل است در لری ( بالاگریوه ) :گوشت و ناخو دِ یک نَوُ
ناخن ساده و شیک
منظور از ۲۴ناخن؛ اصطلاحی است در بختیاری به منظور نشان دادن اینکه فردی دهن لق نیست و بند را به آب نمی دهد و حرف یا رازی که در سینه دارد را افشا نمی کند. هرگاه کسی بخواهد به دیگری اطمینان بدهد که دهنش چفت
... [مشاهده متن کامل] و بست لازم را دارد میگوید ( خیالت راحت اگر۲۴ناخن هایم را هم بکشند حرفی نمی زنم ) اما آدمی که تنها ۲۰ناخن در انگشتان دست و پا دارد و اون چهار تای دیگر از کجا آمده؟ در واقع تعداد دنده های قفسه سینه آدمی ۲۴ تا هست که دو جفت ۱۲تایی در طرفین سینه هست و منظور از ۲۴ ناخن همین تعداد دنده های سینه هستش چون در قرون وسطی خصوصا در بریتانیا مجازات و شکنجه ای برای دشمنان مرسوم بوده و به کار می برده اند که زنده زنده۲۴ دنده سینه ی طرف را می کشیدن و از جای در می آوردند تا به شکل یه تیوب پنچر شده در می اومد بسیار دردناک و فجیع. مراد از اینکه یه نفر بگوید اگر ۲۴ ناخن هایم را هم بکشند چیزی نمی گویم همین است. ( شهریار بابادی نیاکان )
واژه ناخن
معادل ابجد 701
تعداد حروف 4
تلفظ nāxon
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: nāxun] ‹ناخون› ( زیست شناسی )
مختصات ( خُ یا خَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی nAxon
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
کردی جنوبی: ناخۊن Nāx�n، نۊخان N�xān
کردی جنوبی: ناخۊن
nayl
ناخن میشه جزئی بدن که در اون خون وجود نداره
نا خون به معنی بدون خون است جزعی از بدن که در آن خون وجود ندارد .
در زبان اچمی نِچُن
( در گویش مردم شهر سیریز ) نازه است
نا + خون = ناخون
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)