ناخمیده

لغت نامه دهخدا

ناخمیده. [ خ َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نخمیده. خم نگشته. صاف و مستقیم. مقابل خمیده. رجوع به خمیده شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس