ناخشنود کردن


معنی انگلیسی:
discontent, displease, dissatisfy, offend

مترادف ها

discontent (فعل)
ناخشنود کردن

dissatisfy (فعل)
ناخشنود کردن، رنجانیدن، ناراضی کردن، ناخرسند کردن

فارسی به عربی

سخط
استاء

پیشنهاد کاربران

خسته داشتن. [ خ َ ت َ / ت ِ ت َ ] ( مص مرکب ) ملول کردن. ناشاد کردن. خشنود نکردن :
پیام ما که رساند بخدمتش که رضا
رضای اوست اگر خسته دارد ار خشنود.
سعدی.

بپرس