ترسم از قهر ناخداترسان
زآن سبب در خدا گریخته ام.
خاقانی.
خدا ترس را سازگار است بخت بود ناخداترس را کار سخت.
نظامی.
شه شنیدم که داشت دستوری ناخداترس و از خدا دوری.
نظامی.
طلب کردم از پیش و پس چوب و سنگ که ای ناخداترس بی نام و ننگ.
سعدی.
سیاهان براندند کشتی چو دودکه آن ناخدا ناخداترس بود.
سعدی.